معنی نمک بحروم - جستجوی لغت در جدول جو
نمک بحروم
حق نشناس، نمک نشناس
ادامه...
حق نشناس، نمک نشناس
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نمک حرام
(نَ مَ حَ)
مقابل نمک حلال. حق ناشناس. کسی که در عوض نیکی بدی کند. (آنندراج). نمک به حرام. (ناظم الاطباء)
ادامه...
مقابل نمک حلال. حق ناشناس. کسی که در عوض نیکی بدی کند. (آنندراج). نمک به حرام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویر نمک بحرام
نمک بحرام
ناسپاس ناسپاس نمک نشناس
ادامه...
ناسپاس ناسپاس نمک نشناس
فرهنگ لغت هوشیار
نمک بحرامی
ناسپاسی نمک نشناسی: اگر تا بحالا نمک بحرامی از او ظاهر نشده است حالا هم نخواهد شد
ادامه...
ناسپاسی نمک نشناسی: اگر تا بحالا نمک بحرامی از او ظاهر نشده است حالا هم نخواهد شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نمک حرام
نمک حرام
نمک به حرام: نمک نشناس کور نمک
ادامه...
نمک به حرام: نمک نشناس کور نمک
فرهنگ لغت هوشیار
نمک بحرام
حق نشناس، خائن، خیانت پیشه، کفور، ناسپاس، نمک نشناس
متضاد: حق شناس، نمک شناس
ادامه...
حق نشناس، خائن، خیانت پیشه، کفور، ناسپاس، نمک نشناس
متضاد: حق شناس، نمک شناس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نمک بحرامی
حق نشناسی، کفران، ناسپاسی
متضاد: حق شناسی
ادامه...
حق نشناسی، کفران، ناسپاسی
متضاد: حق شناسی
فرهنگ واژه مترادف متضاد